آرش نوشتهای است از بهرام بیضایی. نویسنده آن را «برخوانی» نامیده است و در چاپهای متأخّر در کتاب سه برخوانی (۱۳۷۶) همراهِ دو برخوانی دیگر به نامهای «اژدهاک» و «کارنامهی بندار بیدخش» چاپ کردهاست. آرش پیشتر در سال ۱۳۵۶ جداگانه چاپ شده بود.
موضوع و داستان
آرشِ بیضایی یکی از بازگفتهایی است که از پسِ شناساندنِ افسانهٔ کهن آرش در کتاب داستانهای ایران باستان (تهران ۱۳۳۶) احسان یارشاطر پیدا شد. آرش تیرانداز یا آرش شیواتیر ارسلان پوریا (چاپ اوّل ۱۳۳۸)، آرش کمانگیر سیاوش کسرایی (۱۳۳۸)، «آرش در قلمرو تردید» نادر ابراهیمی (۱۳۴۲) و حماسه آرش مهرداد اوستا (۱۳۴۴) روایتهای دیگری تحت تأثیر حماسهٔ آرش در اندیشهٔ نویسندگان دههٔ چهل هستند. از این میان کارِ بیضایی دیرتر از همه به چاپ رسید (۱۳۵۶).
بیضایی در گفتگویی گفته که «نوشتن آرش حتی تا حدودی عکسالعمل من در مقابل «آرش» سیاوش کسرایی بود که آن موقع تازه چاپ شده بود.»
خلاصه
آرشِ بیضایی قهرمان نیست و تیر را با عشق پرتاب نمیکند. او ستوربانی است که تیر را با بیزاری رها میکند و ناخواسته قربانی میشود و ناخواسته شهید و قهرمان میشود.
متن
خورشید به آسمان و زمین روشنی میبخشد، و در سپیدهدمان زیباست. ابرها باران بهنرمی میبارند. دشتها سبزند. گزندی نیست. شادی هست؛ دیگران راست. آنک البرز؛ بلند است و سر به آسمان میساید. و ما در پای البرز به پای ایستادهایم؛ و در برابرمان دشمنانی از خون ما؛ با لبخندِ زشت. و من مردمی را میشناسم که هنوز میگویند: آرش بازخواهد گشت.
نویسنده نسخهٔ نخستین این کار را در جوانی بین سالهای ۱۳۳۴ و ۱۳۳۷ نوشت. سپس میان سالهای ۱۳۳۸ و ۱۳۴۰ نسخهٔ گستردهتری از آرش آماده کرد. سرانجام سالِ ۱۳۴۲ آن را برای چاپ به کتاب ماه کیهان به سرپرستی جلال آلاحمد سپرد. امّا این مجلّه به توقیف انجامید و شمارهٔ سوّمش که آرش در او بود هرگز منتشر نشد.این برخوانی سرانجام در تابستانِ ۱۳۵۶ در انتشارات نیلوفر چاپ شد. تا حدود بیست سال آرش کتابی جداگانه بود و پیدرپی چاپ میشد؛ تا آن که از سال ۱۳۷۶ همراهِ «اژدهاک» و «کارنامهی بندار بیدخش» در کتابی به نام سه برخوانی در ناشر رسمی بیضایی در ایران، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، چاپ شد. نیز در جلد یکُم دیوان نمایش (۱۳۸۲) نسخهای باز هم بازنگریشده از آرش چاپ شدهاست.
آرش در برخی گزیدههای ادبی مانند ادبیات فارسی حسن ذوالفقاری نیز آمده است.
بازی
آرش بارها در ایران و جاهای دیگر به زبانهای گوناگون به نمایش درآمده است. نیز اقتباسهایی از آن نوشته شده و بر صحنه رفته است. تنها اجرایش که نویسنده کارگردانی کرده آواخوانی آرش با اجرای مژده شمسایی و محسن نامجو در ژوئیه ۲۰۱۳ در سالن آننبرگ دانشگاه استنفورد بودهاست.
1 نظر
بسیار زیبا و نثری بسیار دلنشین. سراسر کتاب را اندوهی در بر گرفته. سپاس از شما و جناب زراعتی.