گفتگوی کارگری
در برنامه گفتگوی کارگری این هفته همراه با امیر جواهری پس از سخن آغازین به سئوالات ما در مورد بودجه پیشنهادی دولت رئیسی در مجلس و تفاوت های آن نسبت به سالهای گذشته، اعتراضات سراسری معلمان و بازداشت رسول بداقی و همینطور آخرین جریانات دادگاه های برگزار شده حمید نوری در هفته گذشته توضیح دادند.
یادداشتهای منتشر شده توسط امیر جواهری را در مورد دادگاه های حمید نوری را از اینجـــــا می توانید بخوانید.
بیانیه ها در مورد دستگیری رسول بداغی
اطلاعیه های سندیکاهای کارگری و تشکل های صنفی معلمان در محکومیت دستگیری رسول بداغی
صدای انتقاد رسول بداقی، صدای همه معلمان ایران است
بازداشت و پرونده سازی برای رسول بداغی از فعالین صنفی معلمان را شدیدا محکوم میکنیم
رسول بداغی “عضو کانون صنفی معلمان اسلامشهر و نماینده این کانون در شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران” معلم فداکار و دلسوزی است که دغدغه ای جز تحصیل رایگان برای همه دانش آموزان و بهبود شرایط سخت معیشت همکارانش نداشته است. او در طی دو دهه گذشته به خاطر فعالیت های صنفی و پیگیری مطالبات صنفی معلمان، با پرونده سازی های عوامل امنیتی و قضایی ۷ سال حکم زندان گرفت، اما فشارهای امنیتی و حکم ظالمانه زندان نه تنها اراده او را در مبارزه با ظلم و فقر وبی عدالتی و فساد درهم نشکست، که مصمم تر و محکم ترش کرد. او پس از زندان مسیر حق خواهی و مطالبه گری را پیگیرانه و با جسارت و شهامت مدنی ستایش انگیزی پیگیری کرد.
رسول بداقی یک روز پیش از تجمع باشکوه سراسری ۲۲ آذر معلمان با یورش عوامل امنیتی، همراه با ضرب و شتم و در حالی که حتی اجازه لباس پوشیدن به او ندادند بازداشت شد و با همان شرایط به بند ۲۰۹ اوین منتقل گردید.
اما این بازداشت برخلاف انتظارات عاملان و آمرانش نه به سکوت و انفعال معلمان منجر شد و نه مانعی بر سر حضور گسترده معلمان شاغل و بازنشسته در تجمعات اعتراضی ایجاد کرد. معلمان با درایت و هوشیاری در تجمعات دهها هزار نفری فریاد آزادی رسول بداغی و دیگر معلمان دربند را سر دادند و در سراسر کشور برخورد امنیتی با مطالبه گری را محکوم کردند.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه، سندیکای کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه در کنار معلمان که آینده سازان فرزندان شان هستند، بازداشت و پرونده سازی برای رسول بداقی را محکوم می کند و خواستار آزادی بی قید و شرط ایشان و اسماعیل عبدی و سایر معلمان زندانی و زندانیان سیاسی است.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
سندیکای کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه
پنجشنبه ۲۵/آذر /۱۴۰۰
بیانیه انجمن صنفی معلمان کردستان (سقز و زیویه)
در محکومیت بازداشت رسولبداقی
صدای انتقاد رسول بداقی، صدای همه معلمان ایران است
دیرگاهی است که مسئولان کشور در حوزهی آموزش و پرورش، درپاسخ به مطالبات و خواسته های منطقی و قانونی فرهنگیان، رویکرد ستیزهجویی را اتخاذ کرده که هیچگاه پاسخ مورد انتظار و مطلوب از چنین رویکردی نگرفته اند.
بجای اینکه جامعه فرهنگیان بعنوان نیروی اثرگذار جامعه دعوت به مشارکت در تصمیمگیریها و برنامهریزی ها شوند،متاسفانه به حاشیه رانده میشوند و با حرکتهای صنفی و منطبق بر قانون آنان نیز به شدت برخورد می شود.
بازداشت، پرونده سازی و حبس فعالان صنفی معلمان، که به وضعیت نابسامان آموزش و پرورش کشور انتقاد دارند، هم برای کشور خسارت بار است و هم موجب شکاف بیشتر جامعه ی فرهنگیان با مسئولان مملکت خواهد شد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان کشور پیش از آغاز سال تحصیلی و در ۲۱شهریورماه اوضاع و مشکلات آموزش و پرورش را به مسئولین یادآوری کرد و خواهان رسیدگی به این معضلات شد اما بیتوجهی به این درخواستها، فرهنگیان را بر اساس اصول ۲۶و۲۷ قانون اساسی به مسیر تجمع و تحصن کشاند.
مسئولان محترم،
آزموده را آزمودن خطاست. اگر برخورد با فعالان صنفی معلمان میتوانست به خاموشی حرکتهای عدالت خواهانه فرهنگیان ایران منجر شود با حبس عبدی، بداقی، بهشتی، اسدی، باقری، رمضانزاده، حبیبی و…. این اتفاق افتاده بود. این قانون تاریخ است که هیچ قدرتی قادر نیست یک مجموعه ی تحت ستم را ساکت کند. بلکه باید حقوق آنها اعاده و از آنها رفع ستم شود. ادامه بازداشت و بیخبری از وضعیت آقای بداقی و عدم پذیرش وکیل، نه تنها صدای فرهنگیان را خاموش نخواهد کرد بلکه شرایط را از مذاکره و گفتوگو به سمت ادامه تجمعات بیشتر سوق خواهد داد.
لذا انجمن صنفی معلمان کردستان (سقز و زیویه) این نوع برخورد با آقای بداقی را به شدت محکوم میکند و خواهان تجدیدنظر حاکمیت در رفتارهای ناپسند خود با فعالان صنفی و آزادی بدون قید و شرط همکار دلسوز و شجاعمان آقای بداقی است.
انجمن صنفی معلمان کردستان(سقز و زیویه)
۲۵ آذر ۱۴۰۰
بیانیه کانون صنفی معلمان در محکومیت بازداشت رسول بداقی
رسول بداقی زخم خورده نگاه امنیتی به مسائل اجتماعی
خبر نحوه دستگیری رسول بداقی به شکلی برخلاف آداب تصریح شده قانونی و البته نه به شکلی نامتعارف درعملکرد ضابطین، بار دیگر نشان داد که اصرار بر آن است که در بر همان پاشنه قبلی بچرخد. قرار نیست در مجموعه حکومت کسی یا نهادی تجدید نظری در روش ها و سیاست های غلط، در نوع مواجهه با نارضایتی ها داشته باشد. قرار نیست تجدیدنظری در سیاست گذاریهای اقتصادی و اجتماعی شود و نهادهایی که علی القائده باید مجری و محافظ قانون باشند، غیرقانونی عمل نکنند.
ماجرا از این قرار است که اقلیتی با اصرار بر ادامه سیاستگذاریهای نادرست، مدیریتهای ناکارآمد و فساد و رانت خواری گسترده که نتیجه مستقیم همان سیاست گذاریهای نادرست است، بحران های متعدد اقتصادی و اجتماعی را ایجاد کرده و زندگی اقشار گسترده ای از مردم را در شرف از هم پاشیدگی و نابسامانی های متعدد قرار دادهاند. یکی از مجموعههای بشدت آسیب دیده از این شرایط، آموزش و پرورش کشور و معلمان آن هستند که پیش از این نیز شرایط مناسبی نداشتند. پس از تاخیر و تعللی بیش از یک دهه دو لایحه به نام «رتبهبندی» و «همسان سازی بازنشستگان» مطرح می شود؛ با ترسیم چشم اندازهایی بسیار زیبا. اما هرچقدر به مرحله تصویب و اجرا نزدیک می شود، همسان سازی به محاق می رود و رتبه بندی که ماهیتا ظرفیت پرکردن شکاف درآمدی معلمان با سایر حقوق بگیران دولتی را ندارد هم، مداوما تراش می خورد و کوچک و کوچکتر می شود.
در این شرایط به گواه اعتراضات اقشار گوناگون جامعه، نارضایتی در سطح عمومی جامعه و معلمان به عنوان بخشی از جامعه بسیار بالاست و به شکل های گوناگون بروز و ظهور یافته است. با اقدام مشترک دولت و مجلس برای تهی کردن لایحه رتبه بندی از محتوای واقعی آن، این نارضایتی در میان معلمان به اوج خود رسیده است؛ بدون خواست و حضور تشکلها دهها اقدام اعتراضی در نقاط مختلف شکل می گیرد.
در این میان تشکل های صنفی تلاش می کنند این خواسته های حداقلی اما پراکنده را بر روی یک یا دو موضوع متمرکز کنند تا بهتر دیده و شنیده شود و قابلیت اجرایی بیشتری هم داشته باشد.
اما متاسفانه سازمانهایی که قرار است چشم و گوش نظام باشند، آدرس غلط میدهند و نهادهایی که خواسته ها را به مدنیترین شکل ممکن مطرح می کنند و از آن هم بدتر افرادی نظیر رسول بداقی را که تنها یک عضو از یک تشکل از میان دهها تشکل معلمی در سراسر کشور است، بازداشت می کنند و با همان شیوه های نخ نمای گذشته تلاش می کنند اعتراضات را به جریان های مشکوک و یا افراد مغرض ربط بدهند. ما به آقایان اعلام می کنیم اگر با اعدام آن که سلطان سکه می نامیدید، با محاکمه و حتی اعدام برخی غیرخودی های متهم به اخلال و فساد اقتصادی یا… مشکل سکه و دلار و تورم و کاهش ارزش پول ملی و… حل شد، با بازداشت و محاکمه معلمانی مانند رسول بداقی یا ده ها و صدها معلم دیگر یا تعطیلی همه نهادهای صنفی؛ این مشکل هم حل خواهد شد.
اگر خواب شما واقعی است به شما بیدارباش می دهیم که دشمن را نه در نهادهای مدنی و نه در میان کنشگران این حوزه ها، بلکه در سیاست گذاری های غلط و اصرار بر ادامه آن ها ، در چرخه بسته مدیران ناکارآمد، در بوروکراسی دولتی پرهزینه،کند و فشل، در بستن راه انتخاب مردم و تضعیف شدید نهادهای حکومتی منتخب مردم، در تضعیف رسانه ها و نهادهای مستقل مردمی که بازتاب دهنده عمیق ترین مسائل از بطن جامعه هستند، بجویید.
اما اگر اصرار بر ادامه روش های جاری دارید، بر حسب وظیفه معلمی به شما می گوییم رسول بداقی زخم خورده سرکوب سالیان، امروز دیگر یک فرد نیست. نمادی از یک جریان رو به رشد است. در راه طی شده تجدیدنظر کنید.
کانون صنفی معلمان ایران بازداشت رسول بداقی، بیخبری از شرایط او و عدم قبول مسئولیت بازداشت از طرف هیچیک از ارگانهای رسمی را محکوم میکند. نسبت به شرایط او ابراز نگرانی شدید می نماید و خواهان آزادی فوری #رسول_بداقی است.
کانون صنفی معلمان ایران ۱۴۰۰/۹/۲۵
بیانیه انجمن صنفی معلمان فارس
پیرامون دستگیری رسول بداقی
دستگیری رسول بداقی در حالی صورت گرفت که معلمان مطالبه گر خود را برای تجمع با شکوه ۲۲ آذر ۱۴۰۰ آماده می کردند . دستگیری این فعال نام آشنای صنفی آموزش و پرورش پیامی آشکار از طرف حاکمیت برای جنبش صنفی معلمان داشت . ارعاب و تهدید برای شکستن اراده ی معلمانی که سالهاست بازیچه ی بازی های سیاسی و جناحی شده اند و مطالبات به حق آنان فراموش شده و یا فدای بازی های سیاسی شده است .
رسول بداقی به عنوان کنشگری خستگی ناپذیر و صادق پس از تحمل چندین سال زندان و اخراج از کار همچنان بر مطالبات جامعه ی فرهنگیان پای می فشرد و اهل کوتاه آمدن از مواضع خود و دفاع از جامعه ی فرهنگی نبود . وی به دلیل چنین روحیه و اعتقادی به مبارزه ی صنفی ، متحمل سنگین ترین هزینه ها گردیده است و زندگی خود را در راه تحقق مطالبات صنفی معلمان فدا کرده است . بدون شک نام وی در تاریخ مبارزات صنفی معلمان ایران برای همیشه خواهد درخشید .
انجمن صنفی معلمان فارس بر این باور است که ارعاب و تهدید معلمان و دستگیری کنشگران صنفی نه تنها موج مطالبه گری جامعه ی فرهنگیان را متوقف نخواهد کرد بلکه فرهنگیان را در مبارزه ی صنفی راسخ تر از قبل خواهد کرد چون جنبش صنفی و مطالبه گری قائم به فرد نیست . تاریخ مبارزات صنفی معلمان و به خصوص تجمع با شکوه ۲۲ آذر ۱۴۰۰ بر این امر و عزم راسخ فرهنگیان گواهی می دهد .
در پایان ضمن هشدار به حاکمیت ، آزادی بی قید و شرط رسول بداقی و سایر معلمان زندانی را خواستاریم .
انجمن صنفی معلمان فارس ۱۴۰۰/۹/۲۵
سرکوب، بازداشت، شکنجه و حمله، قتل، ترور و حذف معترضان را به شدت محکوم می کنیم!
این حکومت ستمگر، فاسد، جنایت کار و دروغ گو، آنچنان بر تمام شریان های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و حتی زندگی خصوصی مردم چنگ انداخته که نه تنها یک روز را بدون خبرهایی تلخ از ظلم های بی حد و حساب آن و زندگی فاجعه بار مردم سر نمیکنیم، بلکه با ساختار تمامیت خواه، سیستماتیک و سرکوب گرانه خود برای حذف فعالان سیاسی و مدنی و دگراندیشان از جمله: اعدام و ترور یعنی قتل دولتی، حمله برنامهریزی شده و سیستماتیک به افراد تاثیرگذار و حمله به تجمع ها و بازداشت و شکنجه زندانیان سیاسی و پنهان سازی آثار جنایت هایش نه تنها فعالان سیاسی و مدنی و دگراندیشان را می خواهد از صحنه سیاسی جامعه حذف کند بلکه خانوادههای دادخواه آنها را نیز میخواهد با سرکوب و حمله شدید از صحنه مبارزه حذف کند یا با تهدید و گاه با تطمیع آنها را به سکوت بکشاند.
همین روزها، خبر صدور حکم اعدام برای عباس دریس (شلیشات) متولد ۱۳۵۲ و حبس ابد برای برادرش محسن دریس متولد ۱۳۷۱ از معترضان ماهشهر در آبان ۱۳۹۸، ما را به شدت نگران کرده است. این احکام ناعادلانه برای این دو برادر بر اساس اعترافات اجباری است که زیر شکنجه از آنها گرفته شده است. حکومت جنایت کار اسلامی ایران به جای پاسخگویی به مطالبات مردم، معترضان را یا در زندان ها یا در خیابانها وحشیانه به گلوله میبندد و میکشد و خانوادههای آنها را نیز زیر شدیدترین فشارها و شکنجه ها قرار میدهد و به نوعی دیگر می کشد. این خانواده زخم خورده تا کنون شرایط بسیار تلخ و دردناکی را تحمل کرده اند. گفته میشود که همسر عباس دریس پس از صدور حکم اعدام برای همسرش و پیگیری های بسیار و در اثر فشارهای وارده سکته مغزی کرد و جان اش را از دست داد. عباس دریس و همسرش دارای ۲ نوجوان ۱۲ و ۱۴ ساله هستند که توسط مادر بزرگ شان نگهداری می شوند.
همین روزها، بازداشت ها، شکنجه ها و احکام سنگین برای فعالان سیاسی و مدنی و اذیت و آزار خانوادهها چون گذشته هم چنان بیوقفه و بی شرمانه ادامه دارد. در خبرهایی از خبرگزاری هرانا آمده است: روزبه پیری، فعال ترک (آذربایجانی)، توسط شعبه ۳ دادگاه انقلاب تبریز به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد. آتنا دائمی در ۱۸ آذر در پی صدور یک نامه مبنی بر انتقال فوری از زندان لاکان رشت خارج و به دادسرای اوین منتقل شد، اما پس از ساعتها بلاتکلیفی او را به زندان لاکان رشت بازگرداندند.لیلا حسین زاده فعال دانشجویی در شب ۱۶ آذر در حالی که در سفر بود در شیراز بازداشت شد. در تاریخ ۱۵ آذر اصغر فیروزی و علیرضا ثقفی فعال سیاسی و کارگری جهت تحمل دوران محکومیت خود به اجرای احکام مشهد و کرج احضار شدند. حسین رزاق فعال رسانه ای، در ۱۴ آذر در منزل شخصی در آمل بازداشت شد. نرگس محمدی نیز که یک ماه پیش در ۲۵ آبان در مراسم ابراهیم کتابدار از کشته شدگان آبان ۹۸ در کرج بازداشت شده بود، هنوز در انفرادی بسر میبرد و از وضعیت او اطلاعی در دست نیست.
همین روزها، شاهد حمله به گوهر عشقی مادر زخم خورده و دادخواه ستار بهشتی هستیم. گوهر عشقی در ۱۸ آذر در حالی که داشت به مزار پسرش میرفت در بین راه مورد حمله یک موتورسوار با دو سرنشین قرار گرفت و به شدت صورت اش زخمی و مجروح شد و تصاویر آن در فضای مجازی دست به دست چرخید و هنوز روشن نشده است که این حمله چگونه و توسط چه افرادی صورت گرفته است. گفته شده این حمله توسط مزدوران حکومت اسلامی ایران انجام شده است که خواهان روشن شدن حقیقت هستیم. یک ماه و نیم قبل نیز گوهر عشقی، دخترش سحر بهشتی و مصطفی اسلامی همسر سحر در ۱۲ آبان که قرار بود مراسم سالگرد ستار را برگزار کنند، برای مدت سه روز بازداشت و تهدید شدند. هیراد پیر بداقی نمونه دیگری است که تهدید شده است. نزدیک به ۴۰ روز از بازداشت موقت هیراد پیربداقی فعال کارگری میگذرد، ولی هنوز در بند امنیتی ۲۰۹ زندان اوین در کنار زندانیان متهم به جرائم عمومی خطرناک محبوس است. ستاره جلالی مادر هیراد پیربداقی چند روز گذشته با نگرانی بسیار خبر داده که پسرش پس از ۳۵ روز بازداشت موقت بدون هیچ مدرکی نه تنها آزاد نشده، بلکه توسط یک متهم خطرناک تهدید به قتل شده است.
همین روزها، بکتاش آبتین شاعر، فیلمساز و عضو کانون نویسندگان ایران در پی ابتلا به کرونا در ۱۵ آذر از زندان به بیمارستان طالقانی منتقل شد و یک روز بعد در بخش مراقبت های ویژه بستری شد و یک هفته طول کشید تا پس از پیگیری های خانواده و وکلا، او را در ۲۲ آذر به مرخصی استعلاجی فرستادند. محمد نجفی وکیل دادگستری محبوس در زندان اراک نیز از روز شنبه ۲۰ آذر در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی و مخالفت با اعزام وی به مرخصی درمانی اعتصاب غذا کرد و در ۲۳ آذر پس از انتقال به بیمارستان و معاینات پزشکی به اعتصاب غذای خود پایان داد. روح الله مکرمی در تاریخ ۱۰ آذر، به دلیل عدم رسیدگی پرشکی در زندان ایلام اقدام به خودکشی کرد و متأسفانه جان خود را از دست داد. در ۲۱ آذر چهل و هفت نفر از زندانیان سیاسی زندان ارومیه دست به اعتصاب غذا زدند. دلیل اعتصاب غذای آن ها اعتراض به انتقال شان به بند جدید و بدون امکانات است. موارد مشابه سرکوب ها و محرومیتهای سیستماتیک در زندان ها بسیار زیاد است که برخی به اعتصاب غذا یا مرگ های خاموش زندانیان در زندان ها منجر میشود و در این شرایط گسترش دوباره ویروس کرونا و دیگر بیماریهای شایع در زندان ها، ما به شدت نگران سلامتی زندانیان سیاسی و عادی هستیم.
در همین روزها نیز شاهد اعتراض های گسترده، شکوهمند و متحد معلمان در سراسر ایران در ۹۰ شهر و روستای کشور بودیم. سالهاست که معلمان زیر فشارهای شدید اقتصادی و سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خواهان اجرای «طرح رتبهبندی معلمان و همسانسازی حقوق بازنشستگان» هستند. آنها سال هاست که اعتراض های خود را به شکل تحصن سراسری، اعتصاب و برگزاری تجمع های هماهنگ در شهرهای مختلف نشان دادهاند و تعدادی از افراد تاثیرگذار نیز سرکوب، دستگیر و سالها زندانی و حتی از کار بر کنار شدهاند و در روزهای اخیر شاهد احضار، بازداشت و تهدیدها قبل از برگزاری مراسم و حمله نیروهای امنیتی به تجمع بزرگ معلمان در مقابل مجلس بودیم. رسول بداقی، بازرس کانون صنفی معلمان تهران در روز ۲۰ آذر با ضرب و شتم بازداشت شد و تعدادی دیگر از معلمان نیز احضار یا تهدید شده اند. شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران در اطلاعیه ای در ۲۳ آذر رو به فرهنگیان بازنشسته و شاغل نوشتهاند که در صورت متحقق نشدن خواستههای شان به تجمع اعتراضی خود در روز سه شنبه ۳۰ آذر ادامه خواهند داد.
ما مادران پارک لاله ایران به عنوان صدایی از جنبش دادخواهی مردم ایران، این سرکوب ها و بیعدالتیها در مورد فعالان سیاسی و اجتماعی و خانوادههای شان را به شدت محکوم میکنیم و مصرانه خواهان لغو فوری حکم اعدام عباس دریس و حبس ابد محسن دریس، خواهان آزادی بدون قید و شرط بکتاش آبتین و دیگر اعضای کانون نویسندگان ایران، خواهان آزادی بدون قید و شرط اسماعیل گرامی، رسول بداقی، اسماعیل عبدی و دیگر معلمان بازداشت شده و هم چنین خواهان سلامتی و آزادی هیراد پیر بداقی و سایر زندانیان سیاسی به ویژه زندانیان در معرض خطر هستیم.
ما معتقدیم برای دستیابی به آزادی، دموکراسی و برقراری عدالت نیازمند آن هستیم که با سایر جنبش های مستقل و مردمی همراه و هم صدا شویم. ما از اعتراض ها و اعتصاب های کارگران، معلمان و تمامی زحمتکشان و آزادی خواهان ایران حمایت میکنیم و این چرخه ی بی عدالتی، تبعیض، نابرابریهای اجتماعی، آزادی کشی، سرکوب، بازداشت، شکنجه، اعدام را به شدت محکوم میکنیم و از تمامی آزادی خواهان و دادخواهان میخواهیم که برای دستیابی به مطالبات زیر با ما همراه شوند: ۱) لغو مجازات شلاق و اعدام از جمله؛ اعدام، ترور، کشتار خیابانی، شلاق، شکنجه، سنگسار و قصاص، ۲) آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی، ۳) محاکمه و مجازات آمران و عاملان تمامی جنایتهای صورت گرفته توسط مسئولان جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا به امروز در دادگاه هایی علنی، عادلانه و مردمی. ما هم چنین اعتقاد عمیق داریم که این خواسته ها با اتحاد و همبستگی و مبارزات پیگیر ما دادخواهان به دست خواهد آمد و تردیدی نیست که برای رسیدن به این خواسته ها باید برای؛ ۴) آزادی بیان و اندیشه، ۵) حق داشتن تجمع و اعتصاب و تشکل و احزاب مستقل، ۶) رفع هرگونه تبعیض و ۷) جدایی دین از حکومت نیز تلاش کنیم، زیرا علت اصلی این بی عدالتی ها را در ساختار و قوانین آزادی ستیز و تبعیض آمیز حکومت جنایت کار اسلامی ایران می دانیم.
مادران پارک لاله ایران
۲۴ آذر ۱۴۰۰/ ۱۵ دسامبر ۲۰۲۱
یک نگاه : نوشته ای از امیر جواهری پیرامون دادگاه حمید نوری
[wp-embedder-pack width=”100%” height=”400px” download=”all” download-text=”دریافت” attachment_id=”16448″ /]
بدون نظر